به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده،
اصل قرآنگرایی
خانه فاطمی، خانهای قرآنی بود؛ خانهایکه روح و جان اهل آن با آیات الهی عجین بود. اخلاق و سبک زندگی این خانواده، تجلی آموزههای قرآن کریم بود. امیرالمومنین علیهالسلام تلاوت قرآن را محور زندگی خود قرار داده بود، تا جاییکه گفته شده: بهخدا سوگند! هیچکس از قریش بهاندازه علیبنابیطالب علیهالسلام قرآن نمیخواند. (شرح نهجالبلاغه، ابنابیالحدید، ج۱، ص۱۸)
حضرت زهرا علیهاالسلام نیز در شب و روز با قرآن مأنوس بود. انس با سورههایی چون واقعه، الرحمن و حدید در سیره ایشان جایگاه ویژهای داشت. در روایتی از آن حضرت آمده: کسیکه سورههای واقعه، الرحمن و حدید را قرائت کند، در آسمانها از ساکنان فردوس شناخته میشود. (ثواب الأعمال، ص۱۰۹)
اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی
خانواده امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه علیهماالسلام، کانونی الهی بود که عشق بهخداوند در تار و پود آن جریان داشت. امیرالمومنین علیهالسلام در وصف این عشق فرمود:
«عشق بهخداوند، آتشی استکه بر چیزی نمیگذرد جز آنکه آن را میسوزاند، و نوری استکه بر هر چیز بتابد آن را روشن میسازد.»(نهجالبلاغه، حکمت۴۱۰)
خانه ایشان عبادتگاه ملکوتی بود؛ اتاقیکه در آن جز قرآن، شمشیر و فرشی ساده دیده نمیشد. همه خانواده اهل تهجد و شبزندهداری بودند. ابنابیالحدید مینویسد: «علی علیهالسلام از همه بیشتر نمازهای مستحبی میگزارد، روزه میگرفت و ذکر میگفت... پیشانیاش چون زانوی شتر پینه بسته بود.»(شرح نهجالبلاغه، ج۱، ص۱۸)
امیرالمومنین علیهالسلام پس از شهادت فاطمه علیهاالسلام فرمود: بهخدا سوگند هیچگاه فاطمه را بهخشم نیاوردم و او را بر کاری وادار نکردم تا روزیکه خداوند او را برد. و او نیز هیچگاه مرا بهخشم نیاورد و از فرمان من سرپیچی نکرد و هر گاه که به او مینگریستم نگرانیها و غمها از من زدوده میشدحضرت فاطمه علیهاالسلام نیز نمونه کامل بندگی بود. راوی نقل میکند: در تمام دنیا عابدتر از فاطمه یافت نمیشد. آنقدر عبادت میکرد که پاهایش ورم میکرد. (بحارالأنوار، ج۴۳، ص۸۳)
او حتی شب ازدواج را با عبادت آغاز کرد. در همان شب به امیرالمومنین علیهالسلام عرض کرد: «یاد قبر و انتقال بهخانه آخرت افتادم؛ امشب را بهعبادت پروردگارمان بگذرانیم.»
فردای آن شب، پیامبر از امام پرسید: «همسرت را چگونه یافتی؟» و حضرت پاسخ داد: نِعْمَ العَونُ عَلی طاعَةِ الله؛ بهترین یاور برای بندگی خدا. (بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۱۷)
در حدیث قدسی آمده خداوند بهفرشتگان مباهات میکند و میفرماید: بنگرید بهبانوی من فاطمه! که بند بند وجودش از خوف من لرزان است... گواه باشید که شیعیان او را از آتش ایمن کردم. (تفسیر فرات کوفی، ص۵۳۳)
اصل علاقه و وفاداری به خانواده
زندگی مشترک امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه علیهماالسلام، نمونهای والا از مهر، وفاداری و همدلی در نهاد خانواده است. پیوند این دو انسان الهی، نه صرفاً بر پایه وظیفه، بلکه برخاسته از معرفت، محبت خالصانه و عشق الهی بود. این رابطه، چنان مستحکم و سرشار از صمیمیت بود که در تمامی لحظات زندگی مشترک ایشان جلوهگر میشد.
امام صادق علیهالسلام در روایتی محبت عمیق بین ایشان را نقل میکند که علی علیهالسلام به فاطمه فرمود: «ای فاطمه! من تو را چنان دوست میدارم که این محبت هرگز پایان نخواهد یافت.»(مستدرکالوسائل، ج۱۴، ص۱۲۲)
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز با تأکید بر جایگاه ممتاز این پیوند فرمود: (ای فاطمه) تو را بههمسری کسی درآوردم که سرور اهل دنیا و آخرت است و جز منافق، کسی با او دشمنی ندارد.(بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۲۹)
این روایات نشانگر عمق محبت، وفاداری و احترام متقابل میان امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه علیهماالسلام است؛ الگویی بیبدیل برای هر خانوادهایکه در پی تقویت روابط صمیمی و الهی در زندگی خانوادگی است.
اصل همسایهمداری
توجه بههمسایه در خانواده امیرالمومنین علیهالسلام اهمیت داشت تا جاییکه حضرت فاطمه علیهاالسلام در دعاهای خویش همسایه را بر اعضای خانواده مقدم میداشت و میفرمود: «الجار ثم الدار»؛ اول همسایه بعد خانه. (عللالشرائع، ج۱، ص۱۸۲)
امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز اهمیت همسایه خوب را تا بدان پایه میدانست که سفارش میکرد پیش از تهیه خانه، از همسایهاش پرسوجو شود. (تحف العقول، ص ۸۵) و برای پیشگیری از اختلافها و برخوردها، از افراد میخواست با بستگان خود همسایه نشوند. آن حضرت، همسایه بد را بزرگترین خسارتها و سختترین گرفتاریها میدانست. رازگویی بههمسایه را ممنوع اعلام کرده و میفرمود: کسیکه همسایهاش را بر اسرار خود آگاه سازد، پردههای رازش دریده میشود.
در خانهایکه پدر، اسوه شجاعت و مجاهدت بود و مادر، نماد فداکاری و ایثار، فرزندان نیز در دامان تربیتی چنین پدر و مادری، جهادگرانی راستین پرورش یافتند؛ از حسن و حسین علیهماالسلام که پیشوایان جوانان اهل بهشتاند، تا زینب کبری که فریاد عاشورا را تا همیشه در تاریخ ماندگار ساختامام فایده خوشهمسایگی را «بسیاری همسایگان» و «مددرسانی بههمسایگان در دشواریها» میدانست. همسایه را تنها همسایه دیواربهدیوار نمیپنداشت، بلکه تا چهل خانه از هر سو را همسایه بهشمار میآورد. همچنین میفرمود: انسان بزرگوار، همسایه را گرامی میدارد و کسیکه همسایگانش را خوار کند، عزیز نخواهد شد. (شرح غررالحکم، ج۵، ص۲۰)
اصل دانشپژوهی خانوادگی
خانه حضرت زهرا علیهاالسلام مانند دانشگاهی بینظیر در آموزش معارف اسلامی بود؛ ایشان با مهربانی و تلاش خستگیناپذیر به تعلیم فرزندان و دیگران میپرداخت.
روزی زنی از مدینه نزد حضرت زهرا علیهاالسلام آمد و پرسید که مادر پیرش سوالات شرعی فراوانی دارد. حضرت فاطمه علیهاالسلام با روی باز پاسخ داد و گفت: «باز هم بیا و هرچه سوال داری بپرس! آیا بار بردن به بام برای کسی که مزد زیادی میگیرد، دشوار است؟» زن پاسخ داد: «نه.» حضرت زهرا علیهاالسلام گفت: «من در برابر هر سوالی پاداش فراوانی دارم، پس این کار برای من سخت نیست.»(بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۲۴)
اصل نگهداری خانه و خانواده از گناه
بالاترین هنر بانوی خانه، حفظ اعضای خانواده از حرام الهی است تا ارتباط خانواده با عالم ملکوت همواره برقرار باشد. این هنر را حضرت فاطمه علیهاالسلام به اوج رساند. ایشان در آخرین وصیتهای خود به امیرمؤمنان علیهالسلام تأکید کرد:
«پسر عموجان، تا در خانه تو بودم، دروغ نگفتم، خیانتی نکردم و از دستورات الهی هیچگاه گامی فراتر ننهادم.»(بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۱)
اصل ایثار و انفاق خانوادگی
نگاهی کوتاه بهشأن نزول سوره انسان، جلوهای روشن از ایثار و انفاق در خانواده حضرت فاطمه علیهاالسلام را نشان میدهد.
«غذا میدادند بهعشق خدا، به مسکین و یتیم و اسیر؛ (و میگفتند:) ما شما را فقط برای رضای خدا اطعام میکنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.»(الإنسان، ۸–۹)
این آیات، طبق روایات متعدد، درباره امیرالمومنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام نازل شده است. آنان سه شب پیاپی، غذای خود را در راه خدا به مسکین، یتیم و اسیر بخشیدند و خود تنها با آب افطار کردند. (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۱۶)
همچنین در دورانیکه فدک در اختیار حضرت زهرا علیهاالسلام بود، با وجود درآمد فراوان آن (تا حدود۱۲۰ هزار دینار در سال)، ایشان تنها بهقدر ضرورت خانواده برداشت میکرد و باقی را میان نیازمندان مدینه تقسیم میفرمود. آنچنانکه روز دریافت درآمد فدک، روز جشن و شادمانی فقیران مدینه به شمار میآمد.
اصل سادهزیستی و زهد خانوادگی
حضرت فاطمه علیهاالسلام با زندگی ساده و زاهدانهاش، آموزهای عملی برای وارستگی از دنیا ارائه داد؛ نه بهدلیل فقر، بلکه از سر معرفت و دلبستگی به آخرت. در حالیکه فدک ـ با درآمد چشمگیر ـ در اختیارش بود، تنها بهاندازه نیاز از آن بهره میبرد و باقی را میان نیازمندان تقسیم میکرد.
در دورانیکه فدک در اختیار حضرت زهرا علیهاالسلام بود، با وجود درآمد فراوان آن (تا حدود۱۲۰ هزار دینار در سال)، ایشان تنها بهقدر ضرورت خانواده برداشت میکرد و باقی را میان نیازمندان مدینه تقسیم میفرمودایشان این روحیه را از پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله آموخته بود که بهایشان فرموده بود: دخترم، اگر از آنچه پدرت میداند، آگاه شوی، دنیا در نظرت بیارزش میشود. (بحارالأنوار، ج۴۳، ص۶۴)
در روایتی آمده که حضرت زهرا علیهاالسلام پس از تهیه پردهای رنگین و زیورآلات، با دیدن ناراحتی پدر، همه را در راه خدا بخشید. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: پدرش بهفدایش باد! آل محمد را با دنیا چه کار؟ (بحارالأنوار، ج۴۳، ص۹۱)
اصل جهادی و فدایی بودن اعضای خانواده
خانواده علوی ـ فاطمی، خانوادهای بود که تمام اعضایش در راه خداوند از جان، مال و آبرو گذشته بودند. حضرت فاطمه علیهاالسلام در کنار همسرش، زندگی خود را وقف رضای الهی کرده بود. در فرهنگ این خانواده، دنیا وسیلهای برای بندگی، و جهاد در راه خدا، افتخار و وظیفهای همگانی بود. در خانهایکه پدر، اسوه شجاعت و مجاهدت بود و مادر، نماد فداکاری و ایثار، فرزندان نیز در دامان تربیتی چنین پدر و مادری، جهادگرانی راستین پرورش یافتند؛ از حسن و حسین علیهماالسلام که پیشوایان جوانان اهل بهشتاند، تا زینب کبری که فریاد عاشورا را تا همیشه در تاریخ ماندگار ساخت.
این خانواده، در سختترین صحنهها، پیشگام و حاضر بودند. امیرالمومنین علیهالسلام در بدر، احد، خندق، خیبر و تمام عرصههای جهاد، پرچمدار اسلام بود. فاطمه علیهاالسلام نیز پس از رحلت پیامبر، با تمام وجود از ولایت دفاع کرد؛ آنچنان که تا مرز شهادت پیش رفت. این خانواده از «جان» تا «جانانهترین دارایی»، در راه خدا ایثار کردند؛ و تا همیشه، الگوی جهاد و فداکاری ماندند.
اصل احترام متقابل در زندگی مشترک
زندگی مشترک حضرت فاطمه و امیرالمؤمنین علیهماالسلام نمونهای بینظیر از احترام، محبت و همکاری متقابل بود. حضرت فاطمه علیهاالسلام با قناعت، خدمت بهشوهر، همراهی در مشکلات و حفظ احترام جایگاه همسر، الگویی الهامبخش برای بانوان شد. در مقابل امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز با محبت، مشورت، رعایت شأن همسر و مشارکت در امور خانه، تصویر همسری وفادار، مهربان و اخلاقمدار را ارائه داد.
این رابطه آنقدر ریشهدار و عاطفی بود که امیرالمومنین علیهالسلام پس از شهادت ایشان فرمود: بهخدا سوگند هیچگاه فاطمه را بهخشم نیاوردم و او را بر کاری وادار نکردم تا روزیکه خداوند او را برد. و او نیز هیچگاه مرا بهخشم نیاورد و از فرمان من سرپیچی نکرد و هر گاه که به او مینگریستم نگرانیها و غمها از من زدوده میشد.(کشفالغمة، ج۱، ص۳۶۳)
چنین روابطی، نشانگر عمق محبت، درک متقابل و ایمان مشترک در این زندگی نورانی است؛ الگویی جاودانه برای تمامی خانوادهها.